بوکسور قاتل،اعترافات خود درباره قتل دو دختر و پدر و مادر همسرش را پس گرفت/ وقتی به خانه آمدم 4 جنازه دیدم
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۹۰۹۰۴۰
آفتابنیوز :
رسیدگی به این پرونده درتماس مرد جوانی در نخستین ساعات بامدادی ۲۴ مهر سال گذشته با کلانتری ۱۳۲ نبرد که از قتل عام خانوادگی برادرش خبر داده بود، کلید زده شد.
ماموران با حضور در محل جنایت مشاهده کردند که مرد ۴۷ سالهای به نام سیروس که از چهار سال قبل با همسرش اختلاف داشته در اقدامی هولناک دست به قتل دو دختر ۱۷ و ۱۹ ساله به نامهای ساناز و سولماز و پدر و مادرزن ۷۹ و ۷۰ ساله اش زده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیروس انگیزه اش را اختلاف با همسرش بیان کرد و افزود: چهار سال قبل از همسرم طلاق گرفتم، اما به خاطر فرزندانمان با هم زندگی میکردیم. اختلافاتمان زیاد شده بود و همسرم همیشه تا صبح با گوشی موبایلش سرگرم بود و روزهای آخر نیز به خانه نمیآمد و جواب تلفنم را نمیداد.
وی افزود: من که عصبانی بودم ادعا کردم میخواهم به شهرهای شمالی بروم و از پدر و مادرزنم خواستم در نبود همسرم به خانه مان بیایند تا از بچهها مراقبت کنند. در ابتدا به همه اعضای داخل خانه شیرموز مسموم دادم و شب وقتی همگی در خواب سنگین بودند، آنها را به قتل رساندم و تا صبح بالای سربچه هایم بودم و اشک میریختم که در نهایت تصمیم به خودکشی گرفتم که برادرم سر رسید و مرا نجات داد.
سلامت روانی
با اعترافهای تکان دهنده مرد بوکسور، وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند وی به اختلال روانی خاصی مبتلا نیست و سابقه اختلال روانی نیز ندارد.
با تایید سلامت روانی حسن، پرونده وی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و روز گذشته پای میز محاکمه ایستاد.
درخواست قصاص
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور یک قاضی مستشار برگزار شد، همسر سابق متهم در جایگاه ویژه ایستاد و به خاطر قتل دو دختر و مادرش دیه خواست، اما برای قتل پدرش درخواست قصاص را مطرح کرد.
وی گفت: همسرم با قساوت قلبی دست به این جنایت زد و به همین دلیل برای او قصاص میخواهم.
وی در پاسخ به سوال قاضی که از او پرسید بعد از طلاق از همسرش باردیگر رجوع کرده و به عقد موقت وی در آمده بودی؟ گفت:نه. بعد از طلاق از همسرم او مدام با من تماس میگرفت، اما من جواب تلفن هایش را نمیدادم و صیغه او نشده بودم. سپس برادر وی و دو خواهر دیگرش یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند و برای قتل مادرشان دیه و برای قتل پدرشان حکم قصاص خواستند.
سناریوی جدید
سیروس روبه روی قضات دادگاه ایستاد و گفت: زن سابقم کلید خانه مان را داشت و به آن جا رفت و آمد میکرد. شب وقتی از خواب بیدار شدم، متوجه شدم دو دخترم و پدر و مادر همسرم کشته شده اند. من از دیدن جسد خونین آنها شوکه شده بودم و میخواستم همان لحظه بمیرم. به همین دلیل دست به خودکشی زدم. قرص خوردم و رگ دستم را زدم، اما زنده ماندم. وقتی پلیس مرا بازداشت کرد چهار قتل را گردن گرفتم تا زودتر قصاص شوم و پیش فرزندانم بروم.
قاضی اعترافات اولیه وی را خواند و گفت: در پلیس آگاهی گفته بودی، چون مادرزنم گفته همسر و دو دخترت با مردهای بیگانه رابطه برقرار کردهاند دست به چنین جنایتی زدی. قبول داری؟ که متهم پاسخ داد: نه من اصلا قتلها را قبول ندارم و نمیدانم چه کسی دست به این جنایت خونین زده است.
بنا به این گزارش، با پایان دفاعیات این متهم و وکیل مدافع وی قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: روزنامه خراسانمنبع: آفتاب
کلیدواژه: بوکسور قاتل قتل اعضا خانواده جنایت خانوادگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۰۹۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای نجات خودم شوهرم را کشتم
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی